با مراقبتهاى دلسوزانهى » سیمور « ( هیز )، جوانى کودن که در یک گلفروشى کار مىکند، گیاهى عجیب و غریب به نام » اودرى جونیر « چنان جاذبهاى مىیابد که به کسب و کار گلفروشى رونقى تازه مىبخشد. اما پس از مدتى » سیمور « تصادفا درمىیابد که گیاه خونخوار است
یک گربه ی مرده ی گچ اندود با یک اثر هنری ماهرانه اشتباه گرفته شده یک پیش خدمت کند ذهن به عنوان هنرمند خالق آن شناخته شده است. تمایل او به تمجید و ستایش بیشتر، به مجموعه ای از کار های مرگبار ختم می گردد...