شان که بعد از کشته شدن سگش در یک حادثه هواپیمایی از شرکت هواپیمایی شکایت میکنه ، ۱۰۰ میلیون دلار از بیمه میگیره و یک شرکت هواپیمایی تاسیس میکنه که خلبان هواپیمای شرکت Snoop Dogg بوده ولی در طی سفر .......
با زیرنویس چسبیده
«پرفسور ج. اچ. دور» (هنکس) که در واقع دزدي سابقه دار است قصد دارد با هم کاري چند نفر به کازينويي در نيواورليانز دست برد بزند. او براي اجراي نقشه اش اتاقي را در خانه ي پيرزني ساده دل و به شدت مذهبي و پاي بند اخلاق به نام «ماروا مانسن» (هال) اجاره مي کند...
داستان سریال درباره زندگی کاری و خانوادگی دو پزشک جراح پلاستیک مشهور در میامی می باشد. این دو پزشک بعضا از لحاظ شخصیتی کاملا متفاوت هستند. دکتر ""شان مکنامارا" دکتری ماهر و متخصص است که مرد خانواده است، کم حرف و تو دار و صادق است و به اصول پزشکی وفا دار است. در مقابل دکتر " کریسشن تروی" زرنگ و پول پرست است، با زنان بسیاری ارتباط دارد و چندان به اصول پزشکی و حرفه ای پای بند نیست، او حتی حاضر است به همکار خود دروغ بگوید و چهره مجرمی تحت تعقیب را در مقابل در یافت مبلغی هنگفت عوض نماید ، او با زنانی که خود و همکارش چهره یا بدن آنها را زیبا یا اصلاح کرده ، هم بستر می شود و برای خلق دوباره چنین زنان زیبایی بر خود درود می فرستتد...
با زیرنویس چسبیده
کریگ" و "دی دی" در نهایت موفق می شوند از خانه پدر و مادر خود نقل مکان کنند.پسر عمویهایشان به عنوان نگهبان شب در یک فروشگاه بزرگ کار می کنند.وقتی به خانه آنها در شب کریسمس دستبرد می زنند، آنها با هم متحد می شوند تا سارق را پیدا کنند...
داستان از داخل شهر لس آنجلس و درحوزه پلیس که در آن برخی از پلیس ها قوانین را نقض می کنند و به فکر منافع شخصی خود هستند شروع می شود…
یک دانشمند و دستیارش به طور تصادفی یک روزنامه نگار را شبیه سازی می کنند و تصمیم می گیرند که این اشتباه را به Repli-Kate تبدیل کنند، ایده آنها در مورد یک زن کامل، که عاشق آبجو، فوتبال و مهمانی دانشجویی است...
«سارا» آرزوی ستاره شدن در رقص باله را دارد، اما با مرگ ناگهانی مادرش تمام برنامه هایش بهم میخورد. او به همراه پدرش به محله سیاه پوست ها در طرف دیگر شهر نقل مکان و در مدرسه ای جدید شروع به تحصیل می کند. او که از معدود دانش آموزان سفید پوست آنجا است، با دختری بنام «کنیل» دوست شده و پس از مدتی با برادر او آشنا می شود...
مالکوم در میانه درباره ی پسری به اسم مالکوم ـه که در خانواده ی عجیب 6 نفره زندگی میکنه.مالکوم هوش و حافظه ی خیلی قوی داره و همین موضوع باعث شده که کمی با خانواده ی خودش در تضاد باشه و ماجراهای جالبی به وجود بیاره.دیگر اعضای خانواده عباردتند از :لوییس، مادر پرجذبه خانواده . هل ، پدری که بیشتر مثل دوست بچه هاش میمونه.فرانسیس ، بزرگترین پسر خانواده که بشدت خرابکاره.ریس ، که ورژن جوونتره فرانسیسه. و در نهایت دویی، کوچکترین برادر مالکوم که هنوز استعداد واقعیش رو بروز نداده!
زنی با متقاعد کردن دو دوست پسر قدیمی اش مبنی بر اینکه آنها پدر فرزند فراری اش هستند، از آن دو کلاهبرداری می کند و...
زمانیکه یک دختر مدرسه ای 16 ساله پی می برد که یک جادوگر است، خاله هایش او را کمک می کنند که بتواند این قدرتش را کنترل کند و همچنین قدرت های جادویی جدیدی به دست آورد.