«نيک استايلز» (واشينگتن)، پليس تازه کار، قاتل روان پريشي به نام «ارل تالبوت بليک» (ليتگو) را دستگير مي کند و به سمت معاونت دادستان «پريسيلا بريملي» (واگنر) انتخاب مي شود. اما پس از چندي «بليک» از زندان فرار مي کند تا انتقامش را از «نيک» بگيرد.
داستان در مورد یک بازیگر آفریقایی-آمریکایی در هالیوود می باشد که به نقشهای کلیشه ای محدود شده، اما سرانجام رویا پردازی می کند که روزی برسد که همه به بازی او احترام بگذارند و...
«فرانسيس» (هالتن)، دشمن قديمي «پي وي» (هرمن)،دوچرخه ي محبوب او را مي دزدد و او بيهوده مي کوشد تا آن را بيابد. پيشگويي فريبکار به او مي گويد که دوچرخه اش در زيرزمين قلعه ي آلامو در تکزاس است و «پي وي» راهي سفر دور و دراز مي شود.
"الکس فرید" پروفسور ادبیات است. او علاقه زیادی به قمار بازی دارد. وقتی پولهایش تمام می شود، او از دوست دختر، مادر و در نهایت از افرادی خطرناک پول قرض می گیرد و...
«پل کرسي» (برانسن)، تاجر نيويورکي، ازشنيدن خبر حمله ي سه دزد به همسرش «جوآنا» (لانگ) و دخترش «کارل» در آپارتمان شان بهت زده مي شود. در اثر اين حمله ي وحشيانه، «جوآنا» مي ميرد و «کارل» به نوعي بيماري رواني دچار مي شود. حالا «کرسي» نيز درصدد انتقام برمي آيد.