«جک رايان» (فورد)، مأمور سی.آی.ای، با تحقيق در مورد قاچاقچيان مواد مخدر در کلمبيا متوجه مي شود که فساد به سطوح بالاي دولت امريکا رخنه کرده است.
نيو اورليانز. شغل «اميل فوشون» (هنريکسن)، مردي ثروتمند و آراسته، سازمان دهي تعقيب و کشتن آدم هاست. «ناتاشا» (باتلر)، دختر يکي از قربانيان او، وارد شهر مي شود تا دنبال پدرش بگردد و با ملواني بي کار به نام «چنس بودرو» (وان دام) آشنا مي شود که از او برابر تهديد اشرار دفاع مي کند و سپس در راه يافتن قاتلان پدرش ياري اش مي دهد...
پلیس دیوانه باری دیگر از مرگ باز می گردد تا انتقام بگیرد و هرکسی که بر سر راهش بایستد را نابود کند. حال یک پلیس زن در تلاش است گروگانی که او گرفته را نجات دهد...
با زیرنویس چسبیده
مردی تصادفا به سال ۱۳۰۰ میلادی منتقل شده است، حال او باید با ارتشی از مردگان مبارزه کند و «نکرونومیکون» را بدست آورد، تا بتواند به خانه بازگردد.
«هلن لايل» (مدسن)، دانشجوي دکتراي رشته ي مردم شناسي که پايان نامه ي تحصيلي اش درباره ي افسانه ي جاني مرموزي معروف به «آبنبات فروش» و جنايت هاي او در حدود سال 1890 است، با وقوع يک رشته قتل هاي همانند در ناحيه ي جنايت خيز کابريني گرين شيکاگو، به آن جا مي رود و گفته هاي اهالي منطقه را مبني بر اين که اين جنايات را «آبنبات فروش» مرتکب شده، منطقي مي يابد.
تحليل گر سابق سيا، «جک رايان» (فورد) که همراه همسر و دخترش براي تعطيلات به لندن رفته، در جريان يک درگيري خياباني يکي از تروريست هاي ارتش آزاديبخش ايرلند را به قتل مي رساند و پس از بازگشت به امريکا، هدف انتقام سازمان قرار مي گيرد.
سوزانه ویل بازیگری است که به مواد مخدر اعتیاد دارد.یک شرکت فیلمسازی به عنوان یکی از شرایط ادامه همکاری با او،اصرار دارد او با مادر خود دوریس مان که روزگاری ستاره مشهوری بوده است ، اما اکنون به الکل روی آورده زندگی کند.اما این برای او که سالها تلاش می کرد از مادر خود دوری کند خبر بدی است و...
دانشمندي به نام «پيتن و ستليک» (نيلسن) روي فرمول تهيه ي نوعي پوست مصنوعي کار مي کند. تبهکاران آزمايشگاه «پيتن» را منفجر مي کنند، اما او که به طور معجزه آسايي از مرگ نجات يافته و بر اثر سوختگي ناشي از انفجار سخت کريه المنظر شده، با تهيه ي نقاب هايي از پوست مصنوعي در پي گرفتن انتقامي سخت بر مي آيد.
پس از محکوم شدن به صندلی الکتریکی، یک قاتل سریالی بوسیله الکتریسیته به زندگی بازگشته و تصمیم میگیرد از بازیکن فوتبالی که او را تحویل پلیس داد، انتقام بگیرد…
داستان با قتل دختری به نام "لاورا پالمر" که در شهر آرام "توین پیکس" زندگی می کند آغاز می شود . اهالی این شهر از این قتل شگفت زده می شوند و کلانتر شهر از "دال کوپر" کار آگاه FBI برای کشف راز قتل کمک می خواهد ، وقتی "کوپر" تحقیقات خود را برای پیدا کردن قاتل آن دختر آغاز می کند به مسائل مشکوکی بر خورد می کند و اینطور بنظر می رسد همه اهالی رازی را از او مخفی می کنند که او می بایست این راز را کشف کند .