با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمیکند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار می گذارد.
سریال “اندام ها” محصول سال 2007 و شبکه بریتانیایی E4 می باشد. “تونی استانم” نوجوانی زیبا رو، خوش اندام و خوش بیان است. همه تونی را دوست دارند، مخصوصا دخترها . صمیمی ترین دوست “تونی” “سید جنکینز” کاملا بر عکس تونی ، کم حرف و خجالتی و کم رو است ولی به دوست دختر “تونی” میشل ریچارد سون” علاقه مند است، البته او به همه دختر ها علاقه مند است، ولی رابطه متقابل وجود ندارد.”تونی ” از طرفی عزم آن کرده که دوست خجالتی خود را قبل از رسیدن به 18 سالگی با دختری بخاباند ولی مهمانی ترتیب داده شده، از اولین قدم خود که جور کردن مواد باشد ، طبق نقشه پیش نمی رود و این نوجوانان موذی پشت سر هم خراب کاری های جدیدی به بار می آورند.
دهه 80، در کشور انگلستان پسر جوانی به نام ویل پرادروف در میان گروهی مذهبی که دور از اجتماع زندگی میکنند بزرگ میشود. در این گروه تلویزیون و موسیقی شدیدا ممنوع است اما هنگامی که ویل برای اولین بار فیلمی به نام «رامبو : اولین خون» را میبیند، افکارش کاملا دگرگون میشود و تصمیم میگیرد به همراه یکی از اشرار مدرسه به نام لی کارتر به ارتش ملحق شود تا حماسه رزمی خود را بسازد.
دکتر هو (Doctor Who) سریال علمی تخیلی پر بیننده ساخت شبکه تلویزیونی بیبیسی است. داستان سریال در مورد مسافری مرموز با ماشین زمان مخصوص خود به نام دکتر (The Doctor) است. «دکتر» از نژاد Time Lord یا ارباب زمان است، موجوداتی تخیلی مانند انسان اما ساکن کرهای دیگر به نام گالیفری هستند. اربابان زمان موجوداتی بودند که متخصص سفرهای زمانی شدند. در سریال با شخصیتهای متفاوتی از این موجودات آشنا میشویم.
داستان این فیلم ۴ هفته بعد از فیلم قبلی آغاز می شود. بریجت جونز عشق زندگی اش را پیدا کرده و اکنون از خودش می پرسد، آیا همه چیزهایی که در موردشان رویا پردازی می کرده را بدست آورده است؟
با زیرنویس چسبیده
شان 29 سال دارد و یک زندگی کسل کننده را ازسرمی گذراند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که وی او را دوست ندارد. او با اد، دوست وفادارش زندگی می کند. شان می خواهد زندگیش را درست کند تا لیز را بازگرداند. ناگهان مردگان از گور برمی خیزند و مثل زامبیها شروع می کنند به آدم خواری. شان با کمک اد برای نجات مادرش و لیز می شتابد.
داستان سریال درباره "برنارد" هست که یک مغازه ی کتاب فروشی دارد .. ولی اصلا علاقه ای به فروش کتابهاش ندارد .. "مانی" که یه ادم عصبی و استرسی هست به مغازه ی "برنارد" میاد و کتاب آرامش و خونسری رو از اون میخره و بر حسب اتفاق کتاب توی لیوان چاییش میوفته و اونو قورت میده .. وقتی پزشکها میخوان اونو جراحی کنن متوجه میشن که کتاب جذب بدن اون شده و دیگه قابل جدا کردن نیست .. و همین باعث میشه که "مانی" به یک شخصیت آروم و ریلکس تبدیل بشه ...