یک مزاحم عجیب و غریب گروهی از افراد نامتناسب ماهر را استخدام می کند تا گنج پادشاه مار را در ریویرا مایا پیدا کنند.
مادر توماس که زنی تنها می باشد زیاد از زندگی کردن با توماس راضی نیست و به همین خاطر او را نزد برادرش بزرگترش فدریکو در مکزیک می فرستد تا با او زندگی کند و...