"استیون ددالوس"، که در خیالاتش خود را یک شاعر می داند، در طول گشت و گذار در شهر، حس پدرانه و دوستانه به "لئوپلد بلوم"، یک یهودی میانسال پیدا می کند و...
“مسنجر” پیش از رفتن به سفر از دوستش می خواهد نام او را وارد یک لیست کند.وقتی هواپیمای او در هوا منفجر می شود،اوضاع بسیار جدی می شود.در حالی که دوستش لیست را بررسی می کند،به نظر می رسد همه نامها به طرزی عجیب کشته شده اند و…