الکسیس، یک مرد نابینای جوان، به مکزیکو سیتی نقل مکان می کند تا از والدینش مستقل شود و با کمک بهترین دوستش، چارلی، که فلج مغزی دارد، یک استندآپ آرتیست شود.
رویای دیگو این است که دستاوردهای بازی های ویدیویی خود را به کاوش های زندگی واقعی تبدیل کند. او کودکی خلاق و کنجکاو، مخترع و رهبر گروه دوستانش است. دیگو تابستان را با دوستانش در کمپی که توسط پومپیلیو کالدرون، یک کاشف عجیب و غریب و مشهور اداره می شود، سپری خواهد کرد. در آنجا مدالیونی پیدا می کنند که متعلق به پولا، مادربزرگ دیگو بود.
مردی به نام ژاک در سال 1940 وارد مکزیک میشود و ادعا میکند یک بلژیکی است که در حال فرار از جنگ اروپا می باشد. اما هیچکس نمیداند که در واقع این مرد مامور یک سازمان مخفی شوروی است که برای ترور "لئون تروتسکی" (یک فرد انقلابی و متفکر روسی) به آنجا آمده...
با زیرنویس چسبیده
بهترین دوست ماریا از او می خواهد تا اجازه دهد با دوست پسر ماریا رابطه ای برقرار کند، تا وفاداری او را محک بزنند...
بنجامین گارسیا از ایالات متحده دیپورت می شود.پس از بازگشت به خانه او وارد تجارت مواد مخدر شده و برای اولین بار در زندگی اش به هر چیزی که می خواهد می رسد.اما به سرعت متوجه می شود زندگی تبهکارانه همیشه هم به او وفا نمی کند...