یک زن به همراه سه دخترش در گردباد گیر می افتند و به یک حفره در زمین پناه می برند، حالا آنها در این حفره گیر افتاده اند و کسی نیست که به آنها کمک کند...
«جیک رودل» (مگوایر)، پسر یک مهاجر فقیر آلمانی، در میزوری بزرگ شده است. «جک بول چایلز» (آلریش)، پسر مزرعه دار محلی، مثل برادر به «جیک» نزدیک است. زمانی که در جنگ داخلی، مزرعه نابود می شود و پدر «جک» به دست اوباش شمالی به قتل می رسد، دو پسر مغرور جنوبی به جبهه می روند...