پسر کوچکی تلاش می کند در دهه هشتاد السالوادور دوران کودکی عادی داشته باشد.اما او به طور دراماتیکی در نبردی برای زندگی خود گرفتار شده است در حالیکه ناامیدانه تلاش می کند از جنگی که در اطرافش زبانه می کشد دوری کند...
ماه جولای است و "دلفین" جایی برای گذراندن تابستان ندارد. او که احساس بی حوصلگی و پوچی می کند به طور اتفاقی با شخصی آشنا می شود که به نظر می رسد کاملا برای او ساخته شده است...