با دوبله فارسی
لوک گیبسون از یک تصادف جان سالم به در می برد اما همسر باردارش کُشته می شود. او در یک بیمارستان به هوش می آید در حالی که کوچکترین خاطره ای از گذشته ندارد. لوک صدمهی بسیاره دیده بود اما به لطف یک امپلنت مغزی که متعلق به یک کمپانی قدرتمند چند ملیتی می باشد، حالش رو به بهبودی است. اما لوک بزودی متوجه خطرناک بودن ایمپلنت می شود و...
یک گروه نخبه از سربازان در یک ماموریت مخفی برای برگرداندن یک دانشمند از یک آزمایشگاه زیرزمینی با یک شیطان باستانی در تاسیسات روبرو می شوند...
با زیرنویس چسبیده
مایکل دیکسون نگهبان مرزی می باشد که در مرز آمریکا - مکزیک خدمت می کند. او زندگی روان و خوبی دارد و همچنین دارای یک همسر و فرزندی 5 ساله می باشد. اما بزودی مشخص می شود که او گذشته ای فجیع داشته و حالا رازهای گذشته اش تبدیل به خطری بزرگ برای او شده اند...
با دوبله فارسی
این فیلم داستان یک رفتگر به نام لیام کیس به همراه دوستش سواین است که در رستوران نشسته اند که ماشینی تصادف می کند و لیام در اقدامی شجاعانه دختر کوچکی به نام مارلی را نجات می دهد و در نظر مردم به قهرمان تبدیل می شود. لیام که قبلا همسرش را در تصادف از دست داده و تقریبا زندگی به هم ریخته ای دارد بعد از این حرکت قهرمانانه تغییری در زندگیش ایجاد می کند و برای سروسامان گرفتن تصمیم می گیرد با کارمند بانکی به نام کایلا ازدواج کند. او از سواین می خواهد که به طور مصنوعی به بانک حمله کند تا...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«فرانک لوکاس» (واشينگتن) راننده و محافظ يکي از رؤساي تشکيلات تبهکاري است که پس از مرگ رئيسش خيلي زود موقعيت خود را به عنوان وارد کننده ي درجه ي يک مواد مخدر در هارلم نيويورک تثبيت مي کند. «ريچي رابرتس» (کرو) نيز پليس درستکاري است که رهبري گروه ضربت مبارزه با مواد مخدر را به عهده دارد و مي کوشد تا جلوي فعاليت هاي تشکيلات «لوکاس» را بگيرد...
به دنبال ارائه و تجربه یک اردوی راضی کننده برای پسرش است. اپراتور یک مهد کودک که در همسایگی قرار دارد یک اردو ایجاد کرده است، فقط برای اینکه با دشواری های مالی رو به رو شود و بتواند با اردوی حریف رقابت بکند...
وقتی تام در روز ولنتاین به خانه میآید و نامهای به نام «جان عزیز» از دوست دخترش دریافت میکند، بقیهی شب را با چهار دوست صمیمیاش درباره زن، رابطه و عشق صحبت میکند تا اینکه پنج زن ظاهر میشوند و نبرد بین دو جنس آغاز میشود...
نوربیت در دوران نوزادی از اتومبیلی به بیرون پرت شده و مک یک رستوران چینی به اسم آقای وانگ او را به فرزند خواندگی قبول کرده است . او در دوران جوانی مجبور می شود با دختر بسیار چاق ، عصبی و مستبد به اسم راسپوتیا ازدواج کند . در ادامه نوربیت با دوست دوران کودکی اش که دختری زیبا به اسم کیت ویلیامز است آشنا شده و به او علاقمند می شود . از سوی دیگر کیت نامزدی ثروتمند و خوش تیپ به اسم دیون دارد اما بتدریج که وقت بیشتری را با نوربیت می گذارند به او علاقمند می شود.