Orestes در طول همهگیری به جزیرهای کوچک سفر میکند تا جشنواره موسیقی را از ابتدا برپا کند. او در مواجهه با جامعه کوچک جزیره، خود را درگیر یک داستان عاشقانه افراطی می بیند.
دکتر میانسالی در یک گروه توریستی عاشق دختر جوانی میشود و طولی نمیکشد که خود را میان چند دختر و پسر جوان و اهل عشق و حال می بیند.
"دنی" شانزده ساله و "ادیسیوس" هجده ساله که در زادگاه خود احساس غربت می کنند، پس از مرگ مادر آلبانیایی تبار خود، کشور را به دنبال پدر یونانی خود جستجو می کنند...
فیلم داستان زندگی ایوانیس وارواکیس را نشان می دهد که چطور از یک دزد دریای حقیر به یک تاجر خاویار میلیونر تبدیل شد و...