تیروچیترامبالام با پدر و پدربزرگش زندگی می کند. او پدرش را مقصر از دست دادن مادر و خواهرش می داند و با پدربزرگش رابطه خوبی ندارد. در این میان، زندگی عاشقانه او چندان موفق نیست...
افسر پلیس دوران مامور میشود تا در برابره فعالیت های مجرمانه در دریاهای اطراف در شهر ساحلی ایستادگی کند...
یک افسر جوان سرویس پلیس هند به عنوان یک جنایتکار ظاهر می شود تا اراذل و اوباش بدنام را ردیابی کند و به فعالیت جنایتکارانه آنها پایان دهد...
امبی که در زندگی روزانه خو یک فرد مومن و یک وکیل شخت کوش است ولی در واقعیت او به مشکل چندشخصیتی دچار میباشد و شب ها تبدیل به قاتلی وحشتناک میشود...