یک مدیر مدرسه جامع و با وسواس وقت شناس، قصد دارد در کنفرانس سالانه مدیران یک سخنرانی مهم ارائه دهد...
در دوران جنگ جهانی دوم چند مامور حرفه ای با هم متحد می شوند تا دهکده ای که برای استراتژی دشمن بسیار حیاتی است را نابود سازند...
«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراطوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» ( فیشر ) اسیر معاون امپراطور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیاره ی تاتوین می فرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» ( همیل ) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و ۲ روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» ( هریسون فورد ) برای نجات لیا اقدام می کنند...
یکی از اعضای مجلس اعیان از دنیا رفته و املاک خود را برای پسرش به ارث می گذارد. اما پسر او دیوانه بوده و فکر می کند "عیسی مسیح" است. اعضای دیگر خانواده اش تصمیم می گیرند املاک را از او بدزدند و...