داستان درباره ی حوادثی است که پس از حمله ی فضایی ها اتفاق می افتند . گروهی از بازمانگان این حادثه برای مقابله با این موجودات به هم ملحق شده و تشکیل گروهی را میدهند که به وسیله ی تام میسن که یک استاد دانشگاه است رهبری میشود . تام باید ضمن جستجو برای پسرش که به نظر میرسد توسط فضایی ها به اسارت گرفه شده به گروه نیز آموزشات لازم برای مقاومت در برابر دشمن را بدهد.
نوربیت در دوران نوزادی از اتومبیلی به بیرون پرت شده و مک یک رستوران چینی به اسم آقای وانگ او را به فرزند خواندگی قبول کرده است . او در دوران جوانی مجبور می شود با دختر بسیار چاق ، عصبی و مستبد به اسم راسپوتیا ازدواج کند . در ادامه نوربیت با دوست دوران کودکی اش که دختری زیبا به اسم کیت ویلیامز است آشنا شده و به او علاقمند می شود . از سوی دیگر کیت نامزدی ثروتمند و خوش تیپ به اسم دیون دارد اما بتدریج که وقت بیشتری را با نوربیت می گذارند به او علاقمند می شود.
عده ای از انسانها که تواناییهای ویژه ای دارند به دور هم دیگر جمع میشوند و گروهی را برای مبارزه و جلوگیری از سوء استفاده از این تواناییها تشکیل میدهند، تا آنکه نقاشی به نام آیزاک مندز با استفاده از توانایی ویژه خود آینده را که نابودی دنیا باشد ترسیم میکند و این گروه نیز با عظم راسختری به فعالیتهای خودش ادامه میدهد تا جلوی این نابودی را بگیرد.
مادربزرگ (تایلر پری) برنامهای میریزد برای تجدید دیدار خانوادهاش در همین دیدار سعی میکند بپردازد به حل مشکلات اعضای خانواده...
داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان Grace شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکا وارد میشوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام Meredith Grey است. عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد…