دیلن و مایک، دو دوست صمیمی، باشگاه خصوصیای به نام باشگاه جدایی تاسیس کردهاند که به افراد دلشکسته کمک میکند. اما با شروع نگارش مقالهای افشاگرانه توسط زوئی، روزنامهنگار سابق این باشگاه، آرامش آنها بر هم میخورد.
سیلویا و ادی در آمستردام زندگی خوب و خوشی دارند. آنها دارای دو فرزند هستد. ادی با کار و کاسبی ای که در فروش مواد بدست آورده وضع مالی خانواده را سروسامان داده است. ولی پس از حمله ی ناگهانی پلیس ها همه چیز تغییر می کند و سیلویا تصمیم میگرد که محل زندگیشان را ترک کند ولی ادی که می داند اطلاعات زیادی که سیلویا دارد می تواند خطرناک باشد مانع رفتن او می شود...