سپتامبر سال 1945. سباستین بیصبرانه منتظر بازگشت دوست خود آنجلینا است. آنها به مدت دو سال از هم دور بوده اند. اما خبر میرسد که هواپیمایی که آنجلینا سوار آن بوده در کوهستان سقوط کرده است. ولی سباستین ایمان دارد که او هنوز زنده است. بنابراین بهمراه سگ خود بل، عازم خطرناک ترین ماجراجویی زندگی اش میشود...
داستان در مورد پسری ۶ ساله است که به همراه سگش تلاش می کند از دستیابی نازی ها به گروه مقاومت فرانسه جلوگیری کند…