در دهه پنجاه خانواده ای ثروت در کوبا که پسرشان صاحب یکی از کلابهای شبانه بزرگ بود در میان انتقال قدرت از رژیک "باتیستا" به دولت "فیدل کاسترو" گرفتار می شود.در نهایت او مجبور می شود به نیویورک فرار کند...
جوان کوبایی رافائل فقط مادر خود را به خاک سپردند، و به هوستون می آید به ملاقات پدرش جان برای اولین بار ،بخشی از مشکل این است که جان نمی داند او پدر رافائل است ...