با زیرنویس چسبیده
“کتابخوان” راجع به دو نسل است: میشل برگ (با بازی رالف فاینس) پسری که در سنین نوجوانی عاشق و همخانه ی زن میانسالی به نام هانا (با بازی کیت وینسلت) میشود و روابط عاشقانه ای که روز به روز بیشتر میشود، ولی پس از چند سال هنگامی که “میشل” در رشته ی حقوق تحصیل میکند، متوجه میشود که عشق قدیمش “هانا”، به جرم جنایات جنگی و عضویت در حزب نازی آلمان در دادگاه کیفری در حال محاکمه است و این مسئله زندگی او را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
نگاهی به گروه تروریستی آلمانی، «حزب ارتش سرخ»، که چندین عملیات بمب گذاری، سرقت، گروگان گیری، و قتل را بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ انجام دادند...
ایتالیا، سال 1944. داستان چهار سرباز آمریکایی سیاه پوست است که در جریان جنگ جهانی دوم در یک روستا گیر افتاده اند...
با زیرنویس چسبیده
سال 1938 رومانی."دومنیک ماتی" پروفسور هفتاد ساله زبان و فلسفه به خودکشی فکر می کند،عشق زندگی اش مرده و بزرگترین کار حرفه ای خود را نمی تواند به پایان برساند.اما صاعقه ای با او برخورد کرده و پس از بهبود متوجه می شود جوانتر شده است و...
نگاهی به زندگی «یان کورتیس» خواننده مرموز «جوی دیویژن»، که مشکلات شخصی، شغلی، و عاشقانهاش، باعث شد در سن ۲۳ سالگی دست به خودکشی بزند.
"فرد" به منظور گرفتن توپ بسکتبال از تیم مورد علاقه دوست دختر پسر لوس اش، بعنوان یک فرد معلول ویلچر سوار وارد جایگاه می شود. اما او تنها توپ را به دست می آورد، بلکه توجه فیلمسازی بنام "دنیس" را هم به خود جلب می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
فیلم، دو هفته آخر زندگی «پیشوا» یعنی از ۱۷ تا آخر آوریل سال ۱۹۴۵ میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهی هیتلر به تصویر کشیده است. در این مرحله، فیلم از فرو ریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان و سقوط اخلاقی آن پرده بر میدارد.
در این فیلم تلوزیونی، «لارا» (کیرا نایتلی) دختر جوان و زیبایی است که سه مرد به او علاقه دارند: یک انقلابی، یک مغولی، و یک دکتر. در طی ماجراهای انقلاب روسیه، «دکتر ژیواگو» (هانس متسون) که متاهل است با لارا آشنا می شود و به او علاقه پیدا می کند...
با زیرنویس چسبیده
داستان درباره شخصیت «هری ملیکوز» است؛ او ورزشکار و قهرمان شنا است. اما در این میان یک اتفاق هری و دوستان اش را وارد مسیر تازه ای می کند. شخصیت «ماتیس» دوست هری، و «کارولا» خواهر هری، قصد دارند از راه فاضلاب به برلین غربی بگریزند؛ اما در حین فرار «کارولا» باز می ماند و دستگیر می شود. اینک، هری به همراه ماتیس و عده ای دیگر به فکر ایجاد یک تونل هستند که آنها را از غرب به شرق برلین برساند تا هر کدام بتوانند از این طریق، بازمانده هایشان را به نزد خود بیاورند...