«والتر فیلدینگ» و همسرش به دنبال یک خانه ی جدید هستند، اما توانایی مالی بالایی ندارند. طولی نمی کشد که آن ها با یک پیرمرد آشنا می شوند که یک خانه ی بزرگ کاخ مانند را با قیمتی ارزان به آن ها می فروشد. اما بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، این کاخ فرو می ریزد. با این حال آن ها نا امید نشده و تصمیم می گیرند دوباره آن را بسازند...
یک زن روزنامه نگار داستانی درباره یک گروه راک در سال 1960 را انتخاب می کند. رهبر گروه شخصی بنام ادی ویلسون بوده که ممکن است هنوز زنده باشد. او همچنین به دنبال نوارهایی می باشد که گروه هیچوقت آن آهنگ ها را پخش نکرده بودند...