کروشات و سربازانش پس از اینکه به عنوان نماینده فرانسه در کنگره بین المللی انتخاب میشوند باید به نیویورک سفر کنند و با تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی جامعه آمریکا خود را وفق دهند...
یک دانشمند دیوانه زمانی که همسرش را در حال خیانت میبیند تصمیم میگیرد او را شکنجه کند و آهسته آهسته مرگی دردناک را به او تحمیل کند...
در پى حمله ى «گاریبالدى» به سیسیل، شاهزاده ى سالینا، «دون فابریتسیو» (لنکستر)، می پذیرد که برادرزاده ى محبوبش «تانکردى» (دلون) به ارتش «گاریبالدى» بپیوندد. در سفر هر ساله ى شاهزاده و خانوادهاش به ییلاق، «تانکردى» هم به آنان میپیوندد و دل به «آنجلیکا» (کاردیناله)، دختر «دون کالوگرو» (استوپا) میبندد…