یک مجرم سابقه دار بدشانس متوجه می شود که متهم به سرقت از یک خودروی حمل پول شده است.وقتی به دلیل نبود مدارک کافی آزاد می شود،تصمیم می گیرد مسئول این اتفاق را پیدا کند و...
لوسی ریکاردو همسر حواس پرت ریکی ریکاردو، رهبر ارکستر کوبایی می باشد. ریکی تلاش می کند که در نیویورک صاحب نام شود و لوسی هم قصد کمک به او را دارد ولی در بیشتر اوقات باعث عصبانیت او می شود...
سه ملوان یک روز مرخضی میگیرند تا بروند کنار ساحل نیویورک که تفریح و خوشگذرانی کنند و باید تا قبل از به پایان رسیدن 24 ساعت مرخصی هر کاری دارند انجام دهند...
در آغاز فیلم گروهی از شکارچیان غیرقانونی حیوانات به گروهی از گوریل ها حمله می کنند. محافظین حیوانات نیز با شکارچیان درگیر می شوند و سرانجام یک گوریل و مادر یک دختر کوچک کشته می شوند. در این میان یک بچه گوریل به رهبر شکارچیان حمله کرده و انگشت شست و سبابه او را قطع می کند. چند سال می گذرد و دختر بچه بزرگ شده و بچه گوریل نیز تبدیل به یک گوریل بسیار عظیم الجثه شده است. این دو دوستان صمیمی هستند و دختر او را جویانگ صدا می زند. پس از مدتی دوباره سر وکله شکارچیان پیدا می شود بنابراین نماینده سازمان حمایت از حیوانات دختر را راضی می کند تا گوریل را به لس آنجلس منتقل کنند و...
استن کارلیسل جاه طلب به عنوان دستیار برای روانکاوی به نام زینا کرامبین که با پیت الکلی ازدواج کرده کار می کند.این زوج روش مخصوصی را ابداع کرده تا ادعا کنند می توانند ذهن دیگران را بخوانند.برنامه آنها تا زمانی که پیت به الکل روی آورد موفقیتهای زیادی بدست آروده بود.استن قصد دارد روش آنها را یاد گرفته و کارناول را به عنوان یک روانکاو موفق ترک کند اما...
خانواده روستایی فریک با نارظایتی های دخترشان مارگی قصد دارند سری به در نمایشگاه ایالتی آیووا بزنند...