«آدامز هانتر» (ويليامز) جواني ناآرام است که در يک کالج پزشکي مشغول تحصيل مي شود، اما شيوه ي رسمي و برخورد سرد و حرفه اي پزشکان با بيماران را نمي پسندد و معتقد است که بيماران در رابطه اي اين چنين با پزشکان، بهبود نمي يابند. او پس از اخذ مدرک و شروع طبابت، رابطه ي عاطفي و درمان روحي را نيز با تجويز دارو هم راه مي کند و حتي گاهي اوقات به لودگي براي بيماران روي مي آورد.
سرباز سابق نیروهای ویژه، "لوئیز استیونز" به میامی برمیگردد تا دبیرستان سابق خود را پیدا کند و با خشونت و مواد مخدر مبارزه کند. و در آنجا با یک استاد هنرهای زرمی برزیلی آشنا می شود که به او وعده کمک می دهد، اما...