با دوبله فارسی
در نيويورک، دو پيرمرد - يک يهودي و يک آلماني - در يک سانحه ي رانندگي کشته مي شوند. برادر پيرمرد آلماني، به نام «سل» (اوليوير) که از جنايتکاران زمان جنگ نازي هاست و صندوقچه اي از الماس (که از اردوگاه هاي مرگ جمع کرده) پيش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها مي آيد و خيلي زود با مأموري امريکايي به نام «داک لوي» (شايدر) درگير مي شود...
با زیرنویس چسبیده
نوهی جوان دکتر «فرانکنشتین»، بعد از سالها زندگی تحت شهرت خانوادگی، قصر پدر بزرگش را به ارث می برد و ...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
Henry Hill یک کارآگاه خصوصی به نام جیک گیتیز، توسط زنی که ادعا میکند همسر آقای مالوری، سازنده سیستم ذخیره آب شهر لوس آنجلس، است برای تحت نظر قرار دادن شوهرش استخدام میشود. جیک گیتیز پس از چند روز موفق میشود از آقای مالوری و معشوقه اش چند عکس بگیرد و روز بعد این عکسها به تیتر اول روزنامه ها تبدیل میشوند. مدت کوتاهی پس از این اتفاقات، همسر واقعی آقای مالوری با حضور در دفتر جیک بابت این رسوایی از او توضیح میخواهد و او را تهدید به شکایت میکند، اما در ملاقات بعدی به جیک اطلاع میدهد که او و همسرش از طرح شکایت در دادگاه صرف نظر کرده اند و از جیک درخواست میکند به تحقیقاتش پیرامون این قضیه خاتمه دهد. با این حال جیک به تحقیقات خود ادامه میدهد و کم کم متوجه راز میشود که…
با زیرنویس چسبیده
سال ۱۸۷۴. «بارت» (ليتل)، کارگر سياه پوست راه آهن، به دليل حمله به يک سفيد پوست محکوم به اعدام مي شود. «هدلي لامار» (کورمن)، وکيل دعاوي که درمي يابد خط آهن بايد از وسط شهر «راک بريج» عبور کند، براي تخليه ي شهر و تصاحب زمين هاي آن با فرماندار (بروکس) تباني مي کند تا براي تضعيف روحيه ي مردم شهر، «بارت» را به عنوان کلانتر به آن جا بفرستد.
در دنیای آینده یک پارک سرگرمی برای اشخاص ثروتمند به وجود آورده است.پارک به مشتریانش راهی برای رسیدن به فانتزیهایشان به وسیله رباتها نشان می دهد.دو مشتری ماجراجویی در غرب وحشی را انتخاب می کنند.اما پس از مشکلی در کامپیوتر آنها با رباتی خطرناک گیر می افتند...
داستان فیلم در مورد گروهی از مسافران است که در حال تلاش برای نجات جان خود هستند، آن هم در حالی که کشتی اقیانوس پیمای آن ها در دریا واژگون شده است...
در جهان آینده که میمون ها مثل برده ها زیر دست انسان ها هستند، «سیزار» یکی از بوزینه های هوشمند، بعد از چندین سال مخفی شدن از انسان ها، قیام می کند تا هم نوعانش را آزاد سازد...
«هوارد بانيستر» (اونيل) - موسيقيدان کم حافظه و يکي از دو فيناليست رقابت براي به دست آوردن بورس تحصيلي بيست هزار دلاري بنياد لارابي - هم راه نامزد خشک و بي روحش، «يونيس برنز» (کان) به هتل بريستول در سن فرانسيسکو مي آيد. اما خيلي زود با «جودي ماکسول» (استرايسند)، زن سرگردان و عجيب و غريبي آشنا مي شود که با ديدن «هوارد»، بلافاصله تصميم مي گيرد زنش بشود...