داستان خنده دار نجیب زاده سالخورده دیوانه اما مهربان و جوانمرد دون کیشوت است که به کمک صاحبش سانچو پانزا با آسیاب های بادی که به عنوان اژدها دیده می شوند مبارزه می کند تا روسپی دولسینیا را که به عنوان یک زن دیده می شود نجات دهد...
دزد و قاتل مخوفی به نام دیابولیک برای تفریح دست به آشوب و تباهی در یکی از کشورهای اروپایی می زند. او به همراه دوست دخترش که توانایی های خاصی در استفاده از کلاه گیس دارد ، مردم بی گناه را می کشند و دزدی های میلیاردی از دولت می کنند...