"موروکامی" کارآگاه جوان دایره جنایی در اتوبوس مورد سرقت قرار گرفته و اسلحه خود را از دست می دهد.او که سرافکنده و خشمگین است تلاش می کند اسلحه اش را پیدا کند تا اینکه توسط کاراگاهی با تجربه و مسن با نام "ساتو" راهنمایی و کمک می شود...
"یوزو" و نامزدش "ماساکو" عصر یکشنبه را با هم گذرانده و تلاش می کنند تنها با سی و پنج ین پول اوقات خوبی را سپری کنند. آنها ماجراجویی های کوچکی داشته و دید مثبت "ماساکو" ناامیدی و یاس "یوزو" را تغییر می دهد...