ریپ هانتر فردی است که آینده را مشاهده کرده و میداند اتفاقی خواهد افتاد که نه تنها زمین بلکه کل دنیا را از در بر میگیرد. حال اون وظیفه دارد تیمی از شروران و قهرمانان را باهم متحد کند تا در مقابل این تهدید بزرگ مقاومت کنند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
20 سال بعد از آخرین ماجراجویی آن ها، این خوش قلب ها هنوز بهترین دوستان یکدیگرند و دوباره یک ماجراجویی جدید را به اتفاق یکدیگر آغاز می کنند...
داستان سریال فلش در مورد بری آلن است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند...
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند
وندال وحشی مدارکی که بتمن از اعضای گروه عدالت جمع کرده را می دزدد، و به تمام ضعف های آنان پی می برد...
این سریال در مورد کارکنان یک ایستگاه تحقیقاتی می باشد که برای پیداکردن یک کاوشگر تلویزیونی که در جنگلهای آمازون به طرز مشکوکی مفقود شده راهی آمازون می شوند و ماجراهای عجیب و غریبی برایشان پیش می آید.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
اسکروچ مردی خسیس و بداخلاق که در آستانه کریسمس با تنگ نظری خود قلب منشی همیشه وفادارش را می شکند و در شب کریسمس طبق معمول تنهاست تا اینکه ارواح کریسمس به سراغ او می آیند و او را با خود در سفری طولانی همراه می کنند تا چشم او را به اعمال زشتش باز کنند.
سریال از یک فرار شروع می شود فرد جوانی ریشهای خود را می تراشد و یونیفرم مامورین زندان را می پوشد و به راحتی از زندان فوق امنیتی فرار می کند. نام این” فرد نیل کفری” است.
سريال در مورد دو مأمور سرويس مخفي آمريكا "مايكا برينگ" و "پيتر لاتيمر" است كه براي انجام مأموريت به انبار شماره 13 كه محلي مخفي و دور افتاده و متعلق به دولت براي نگهداري از اشياء غيرطبيعي با خاصيت مامورائي است اعزام ميشوند. آن ها وظيفه دارند كه اشياء گمشده را برگردانند و اشيائي كه هنوز كشف نشده است را پيدا كنند و به انبار شماره 13 منتقل كنند.
Michael Westen (جاسوس!) وسط یک عملیات توی نیجریه، حکم سوختگیش رو دریافت میکنه! «به عنوان جاسوس وقتی میسوزی، نه پولی داری، نه کاری، نه سابقهی کار، هرجایی ولت کنند مجبوری همونجا بمونی. روی هرکسی که هنوز باهات صحبت میکنه حساب میکنی. خلاصه تا وقتی نفهمی که چه کسی تو رو سوزنده هیچ جا نمیری.» مایکل رو وسط Miami ولش میکنند. زادگاهش، جایی که مادرش و برادرش زندگی میکنند. تمام تلاشش اینه که بفهمه کی حکم سوختگیش رو داده. این وسط برای اینکه زندگیش بگذره با کمک دو نفر از دوستانش عملا نقش Private detective رو هم بازی میکنه. روایت قصه، اول شخص هست. خود مایکل قصه رو روایت میکنه...