جسی و دوست قدیمی اش راندولف تلاش میکنند تا جلوی یک صید غیرمجاز نهنگ را بگیرند، صیدی که جانِ دوست نهنگشان ویلی و همسر باردارش را تهدید میکند...
جسی و ویلی پس از سه سال دوباره با هم متحد شده اند تا دوستان نهنگشان را از چنگ تاجران نفت نجات دهند...
کارکنان يک قايق ماهي گيري، نهنگي را صيد مي کنند و به شهر مي آورند تا در يک پارک تفريحي، وسيله ي بازي و تماشاي مردم باشد. پسر بچه ي يتيمي به نام «جسي» (ريچتر) با اين نهنگ که نامش را «ويلي» گذاشته اند دوست مي شود...