نيو اورليانز، سال 1939. «کارفيس»، صاحب کازينو و شريک تجاري سابق سگي به نام «چارلي»، به نوچه اش دستور کشتن «چارلي» را مي دهد. «چارلي»، به نوچه اش دستور کشتن «چارلي» را مي دهد. «چارلي» که در خليج غرق شده، پاي دروازه ي بهشت چشم باز مي کند. با اين همه، «چارلي» که تشنه ي انتقام از «کارفيس» است، ساعتي را که در بهشت به نام او است مي دزدد تا دوباره به زمين باز گردد.
با زیرنویس چسبیده
افسانه «پرسیوس»، پسر زئوس و نبرد او برای از بین بردن «مدیوسا» و هیولای دریا بنام «کراکن»، و نجات جان پرنسس «آندرومیدا»...
در طول انقلاب فرانسه، یک اشراف زادهی سابق فرانسوی و یک وکیل الکلی انگلیسی خود را در راه های مشابه می بینند و همزمان نیز عاشق یک زن می شوند...
"استیون ددالوس"، که در خیالاتش خود را یک شاعر می داند، در طول گشت و گذار در شهر، حس پدرانه و دوستانه به "لئوپلد بلوم"، یک یهودی میانسال پیدا می کند و...