"لِم" به شیکاگو می رود تا گندمی که خانواده اش در مزرعه شان کاشته اند را بفروش برساند.او با پیشخدمتی به نام "کیتی" آشنا می شود.آنها عاشق هم شده و ازدواج می کنند."کیتی" توسط مادر "لِم" و خواهرش پذیرفته می شود اما پدرش او را رد می کند زیرا معتقد است او به خاطر پول با "لِم" ازدواج کرده است...
در اپرای پاریس،یک شبح اسرارآمیز خواننده مشهور اپرا "کارلوتا" را تهدید کرده و او را مجبور می کند جایگاه خود را به "کریستین دائه" بدهد."کریستین" با شبح در دخمه اش ملاقات می کند و...