پانزده سال پس از گیر افتادن در جزیرهای دورافتاده، یک خواننده مشتاق دوباره وارد جامعه میشود - برای دنبال کردن رویای خود برای تبدیل شدن به یک دیوا، دست از کار نمیکشد.
:Ishigami وقتی از محل کارش به خانه می آید پی می برد همسرش مرده است اما درست چند لحظه بعد یک تماس تلفنی از همسرش دریافت می کند که باعث می شود در یک سردرگمی مطلق فرو برود و اتفاقات غیرقابلی تفسیری برای او رخ میدهد...
با زیرنویس چسبیده
در ابتدا انسان ها و هیولاها بطور مسالمت آمیزی کنار هم زندگی می کردند و دیو ها در زندانی تاریک زندانی شده بودند . سالیان سال خدای جنگ بر فلوت خود می نواخت و از خروج دیوها جلوگیری می کرد. درب های زندان باید در سه هزارمین روز باز می شدند ولی اشتباه سه الهه همه چیز را بهم ریخت و شیطان درون دیوان بیدار شد و آنان فلوت را بدست آوردند. الهه ها محکوم به جبران اشتباه خویش بودند. تنها جادوگری جوان می توانست کمکشان باشد. ووچی جادوگری لات و حقه باز .....