در بدترین نقطه زندگی اش،ریچی تماسی از خواهر خود دریافت می کند و از او درخواست می کند برای چند ساعت از فرزند نه ساله او مراقبت کند...
سال 1965. یک مادر تنها، با رویای نویسنده شدن، تک پسری 15 ساله دارد، و در همین حین باید با شوهر سابقش که مردی معتاد است نیز سر و کله بزند...