شخصیت اصلی داستان و دوستانش برای فرار از پلیس، کیسهای پر از پول و جواهر را در یک عمارت متروکهی جنزده پنهان میکنند. هنگامی که او برای برداشتن کیسه بازمیگردد، یک روح او را مجبور به انجام یک بازی مرگ و زندگی میکند تا بتواند با کیسه فرار کند...
یک مرد شیرفروش ساده مجبور می شود نقش یک کاراکتر افسانه ای را بازی کند، کسی که شهر را از وجود آدم های بد پاک می کند...