"نِکی"، "پِروتزی"، "مِلاندری" و "ماشِتی" در فلورانس زنگی میکنند. آنها از سال های جوانی با یکدیگر دوست بوده اند و از هر فرصتی برای ساختن جوک های ناجور پشت سر مردم استفاده میکردند...
کنت دراکولا به دنبال خون دختر باکره است. بنابراین همراه با دستیارش راهی سفری به ایتالیا می شود، جایی که مملو از خانواده های مذهبی است و قطعاً بهترین مکان برای جستجوی یک عروس باکره است.
"دایانا اسکات" مدلی جذاب و با نشاط تصمیم خود را گرفته تا مشهور و ثروتمند شود.برای رسیدن به هدفش او حاضر است دست به هر کاری بزند.پس از مدتی با "رابرت گلد" خبرنگار مشهور تلویزیون آشنا می شود.او نه تنها او را به اهالی رسانه و افراد حرفه ای معرفی می کند بلکه خانواده اش را رها می کند تا با او زندگی کند...