با دوبله فارسی
داستان درباره یک خرس قهوهای به نام بوگ است که اهلی شده و برای یک محیط بان کار میکند او با یک گوزن به نام الیوت آشنا شده و همین گوزن زندگی متمدن او را به هم می ریزد طوری که محیطبان مجبور میشود هر دوی آنها را به جنگل بازگرداند و آنها در تلاشی کورکورانه هستند تا از این جنگل فرار کرده و به شهر بازگدند در این میان یک شکارچی به دنبال آنهاست اما آنها با نقشه و با کمک یکدیگر تمام شکارچیان فراری میدهند اما به جنگل عادت کرده و دیگر به شهر باز نمیگردند...
با دوبله فارسی
پس از مشکوک شدن شرکت بیمه به یک تصادف، آنها باهوش ترین بازپرس خود، "ایب هولت" را می فرستند تا هویت جسد را شناسایی کند. او متوجه می شود که قضیه مرتبط به خواهر مقتول است که با همسر و پسرش در کلبه ای فقیرانه در وسط ناکجا آباد زندگی می کنند...
داستان سریال درباره زندگی کاری و خانوادگی دو پزشک جراح پلاستیک مشهور در میامی می باشد. این دو پزشک بعضا از لحاظ شخصیتی کاملا متفاوت هستند. دکتر ""شان مکنامارا" دکتری ماهر و متخصص است که مرد خانواده است، کم حرف و تو دار و صادق است و به اصول پزشکی وفا دار است. در مقابل دکتر " کریسشن تروی" زرنگ و پول پرست است، با زنان بسیاری ارتباط دارد و چندان به اصول پزشکی و حرفه ای پای بند نیست، او حتی حاضر است به همکار خود دروغ بگوید و چهره مجرمی تحت تعقیب را در مقابل در یافت مبلغی هنگفت عوض نماید ، او با زنانی که خود و همکارش چهره یا بدن آنها را زیبا یا اصلاح کرده ، هم بستر می شود و برای خلق دوباره چنین زنان زیبایی بر خود درود می فرستتد...
سیدنیبریستو یکی از ماموران مخفی حرفه ای سازمان CIA است که وظیفه نفوذ به شبکه های مخوف جاسوسی را به عهده دارد . او در قسمتهای مختلف سریال با حوادث وماجراهایی در حین تحقیقات روبرو میشود...
سریال قانون و نظم : واحد قربانیان ویژه نام یک سریال پرطرفدار در امریکاست این سریال برگرفته از سریال اصلی قانون و نظم است که بیست سال پیش پخش ان اغاز شد خالق سری مجموعه های قانون و نظم دیک ولف است و سریال مربوطه به ماجراهای اداره پلیس و دادستانی شهر نیویورک میباشد….
یک مدیر تبلیغاتی اهل لس آنجلس بنام "مکس" به دوست هنرمندش "چارلی" ملاقات می کند. چارلی زمانی که در نیویورک بوده به بیماری ایدز مبتلا شده است. همانجا او با زن جذابی بنام "کارن" آشنا می شود و به هم علاقه مند می شوند. پس از اینکه یک شب پر هیجان را با هم میگذرانند، او به لس آنجلس باز می گردد. یک سال بعد "مکس" می خواهد دوباره به دیدن "چارلی" که تقریباً در حال مرگ است، برود. او متوجه می شود که "کارن" ازدواج کرده و...