این داستان بر اساس سرنوشت روانپزشکی است که سال ها پس از ناپدید شدن او، با از دست دادن دخترش که سال ها ناپدید شده است، دست و پنجه نرم می کند.
این سریال آلمانِ تقسیم شده در سال 1983، در طول یک دوره اوج تنشهای جنگ سرد بین شرق و غرب آلمان را نشان می دهد. مارتین راخ، سرباز آلمانی 24 ساله، به عنوان یک جاسوس برای شرق آلمان به سمت غرب برای جمع آوری اسرار استراتژی نظامی ناتو می رود و ...
یک گرگ از طریق جنگل می خواهد راهش را به روستای دورافتادهی آلمان باز کند. جیکوب افسر پلیس جوانی است که به دنبال اوست، اما او چیزی فراتر از یک گرگ در تاریکی می بیند: مردی قد بلند که چشمان وحشی دارد، لباس سفیدی به تن کرده و یک کاتانا (شمشیر سامورایی) به دست دارد. جیکوب متوجه می شود او یک روانی است که نقشه های شوم برای روستا در نظر دارد و این وظیفه اش می باشد که او را متوقف سازد...