داستان فیلم در مورد زندگی و حرفهی "آندره استندر" می باشد. او قبلاً در آفریقای جنوبی یک مامور پلیس بود که بعدها به یک سارق بانک تبدیل شد...
در طی حمله شورشیان در میدان مین ، پسر ۱۱ ساله جانی”دولف لاندگرن” کشته میشود . میشل “کلیر استنسفیلد” که در ساخت این مین ها دست داشته برای مهار کردن این مین ها به کمک جانی نیاز دارد ...
«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،