با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
زئير، سال 1967. در يک اردوگاه سربازان مزدور، يک بيماري عفوني مرموز توجه مقامات بهداري ارتش امريکا را جلب مي کند و دکتر «سام دانيلز» مأمور بررسي مي شود...
برنی لاپلنت روزهای سختی را می گذراند.او طلاق گرفته است ،همسر سابقش از او متنفر شده و حظانت پسرش را از او گرفته ، او مسافران یک هواپیمای سقوط کرده را نجات می دهد ولی شخصی دیگر اعتبار این کارش را به دست می آورد و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
پیتر بنینگ» (ویلیامز)، وکیل متنفذ و موفق، زن و دو فرزندش را برای تعطیلات کریسمس به دیدن «مادربزرگ وندی» (اسمیت) به لندن می برد. او که بر اثر مشغله های حرفه ای، از توجه و نزدیکی کافی به بچه هایش بازمانده، یک شب از مراسم جشنی به خانه ی «وندی» باز می گردد و در می یابد که بچه ها ناپدید شده اند. در یادداشتی به امضای «کاپیتان جیمز هوک»، از او دعوت می شود تا برای باز پس گیری آنان به «سرزمین رؤیایی» برود
نيويورک، اوايل دهه ي 1930. نوجواني به نام «بيلي بت گيت» (دين) عضو دار و دسته ي تبهکاري «داچ شولتس» (هافمن) مي شود...
«ديک تريسي» (بيتي) با تلاشي مداوم، نقشه هاي شيطاني «بيگ بوي کاپريس» (پاچينو)، رهبر جنايتکاران را بر هم مي زند. از طرف ديگر «تريسي» در زندگي خصوصي با نامزدش، «تس تروهارت» (هدلي) که اصرار دارد او شغل کم دردسرتري براي خود دست و پا کند، درگير است.
سیمپسون ها به صورت قسمت های مجزّا و معمولاً بدون دنباله ارائه می شود. اما به طور کلی، موضوع آن درباره خانواده ای آمریکائی از طبقه کارگر است که سعی می شود نماینده طیف وسیعی از جامعه آمریکا باشد...
یک استاد سابق به آدام یک میلیون دلار پیشنهاد می کند تا مقداری پلاسما را از آزمایشگاه یک شرکت فناوری پیشرفته را بدزدند. آدام از پدربزرگ جنایتکارش کمک می خواهد اما ...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
چارلی بابیت (تام کروز) جوانی که غرق تجارت اتومبیلهای لوکس است با خبر میشود پدرش فوت کرده و خانه ۳ میلیون دلاری اش را به برادر نادیده اش، ریموند (داستین هافمن) که دچار بیماری روانی اوتیسم است، بخشیده است...
دو خواننده قبیله ای برای اجرا در هتل موناکو استخدام می شوند اما در بازی قدرت بین سی آی ای،امیر ایشتار و شورشیانی که تلاش می کنند دولت را سرنگون کنند گرفتار می شوند...
"ویلی لومن" دچار بحران شده است. او در آستانه از دست دادن شغلش می باشد، نمی تواند قبضهایش را پرداخت کند و پسرانش "بیف" و "هپی" به او احترام نمی گذراند. "ویلی" کاملاً متوجه می شود زندگی اش به پوچی رسیده، پس به دنبال راه چاره ای برای درست کردن اوضاع می باشد...