یک شهر کوچک برای بازگشت سوپراستار راکسی کارمایکل به خانه آماده می شود، یک خارجی جوان معتقد است راکسی مادرش است....
دو برادر از خانه فرار کرده و به همراه دختری که به تازگی با آن آشنا شده اند برای شرکت در مسابقات قهرمانی بازیهای ویدئویی به سفر می روند...
هالیوود، سال 1938. «تاد هکت» (آترتن) که در دانشگاه ییل نقاشی خوانده به گروهی می پیوندد که آماده ی کار برای یک طراح صحنه به نام «کلود استی» (دیسارت) هستند. او به دختری در همسایگی به نام «فی» (بلک) – بازیگر سیاهی لشکر ولی خوش آتیه – علاقه مند می شود و می کوشد تا به او در کارش کمک کند.
در زمان آینده یک مسابقه اتومبیلرانی احتیاج به شرکت کنندگانی دارد که که برای بدست آوردن امتیازه باید عابران پیدا به قتل برسانند...