فرانسوا (دانیل اوتویل)، یک دلال عتیقه پاریسی، زمان و تمایل کمی برای روابط شخصی دارد. هنگامی که شریک تجاری او (ژولی گایت) او را به چالش می کشد تا ثابت کند که دوستی دارد، فرانسوای بی رفیق سعی می کند یکی را پیدا کند. وقتی تلاشهای رقتانگیز او با شکست مواجه میشود، یک راننده تاکسی (دنی بون) را استخدام میکند تا به او بیاموزد چگونه یک دوست واقعی بسازد و نگه دارد...
"تام وارشاو" هنرمندی آمریکایی که در پاریس زندگی می کند، واقعیت هویتی خود را کشف کرده و به خانه خود باز می گردد تا با دوستان و خانواده خود آشتی کند...
با زیرنویس چسبیده
«گره گو آر پونسه لودون» (برلینگ)، آب شناس جوان، منطقه ی روستایی اش «لادومب» را ترک می کند تا پروژه ی پیشنهادی خود در زمینه ی خشک کردن باتلاق های منطقه را تقدیم حضور مقامات درباری کند. اما متقاضی ورود به دربار، در فرایندی که طی می کند باید مواظب باشد چهره ی مسخره ای از خود عرضه نکند – چرا که همین مقوله می تواند به زندگی حرفه ای متقاضی پایان دهد و حتی گاه، به بهای از دست دادن زندگی اش تمام شود…
"میلو" هیچگاه املاک خانوادگی اش را ترک نکرده. اما مادر او در خلال قیام دانشجویان پاریس در سال 1968 از دنیا می رود و همه چیز به هم می ریزد...
دو نوار , دو قاتل اهل پاریس , یک پلیس فاسد , یک هوادار اپرا و یک نوجوان سارق داستان فیلم را تشکیل می دهند ...