سه مادر ساکن حومه شهر ، به طور ناگهانی خود را در موقعیتی پر از استیصال درمییابند. این سه تصمیم میگیرند برای بیرون آمدن از این شرایط ، همه چیز را به خطر بیاندازند تا بتوانند قدرتشان را بازیابند و…
داستان این مجموعه در مورد شوخی اعتراض گونهی عده ای از دانش آموزان دبیرستانی در آمریکا می باشد که نتیجه ی آن تخریب 27 خودروی متعلق به معلمان دبیرستانی با تصاویر زننده بود. این مسئله با سر و صدای زیادی که به پا کرد باعث شد عوامل این کار در شبکه های اجتماعی به محبوبیت برسند...
"سم" نوجوانی 18 ساله که مبتلا به اختلال اوتیسم است، به این فکر می افتد که دیگر وقت آن رسیده تا دوست دحتری برای خود پیدا کند. این تصمیم و استقلال طلبیِ "سم"، باعث می شود مادرش نیز تغییر را بپذیرد و در این راه که زندگی اش را برای همیشه تغییر میدهد کنار او باشد...
جیمز بل جوان میلیاردی است که ساکن درهی سیلیکون می باشد و از آن دسته آدم هاییست که بیکار نمی نشیند تا چیزی اتفاق بیافتد. او بیمارستانی تاسیس میکند تا با درمان بیماری های نادر در آنجا، منافع خود را بیشتر از پیش کند. او دکتر والتر والاس، یک جراح بازنشسته با گذشتهای بحث برانگیز را استخدام میکند تا به جمعی از پزشکان و مختصصان آنجا آموزش های لازم را بدهد و...
جیمی نویسنده بریتانیایی جسور و بی پروایی است که به همراه دوستش ادگار در لس آنجلس زندگی می کند و برای نوشتن رمان جدیدش با مشکلات زیادی رو به رو است او که در گذشته زندگی مشترک ناموفقی را تجربه کرده است داشتن چنین روابطی را بی حاصل و فاجعه بار می داند با این حال حضور او درمراسم عروسی معشوقه سابقش و بیان نظراتش درباره او و زندگی مشترک نتایجی بیش از پرت شدن تحقیرآمیز به بیرون از جلسه را برایش به ارمغان می آورد چرا که بیان این سخنان باعث آشنایی او با گرچن می گردد. گرچن زن جوان بدبین لجباز و دو رویی است که در صنعت موسیقی مشغول به فعالیت است و از اینکه هرگز در هیچ رابطه جدی نبوده است کاملا راضی و خوشحال است.بدین ترتیب اخراج از مراسم عروسی باعث آغاز رابطه پیچیده و عجیبی بین جیمی و گرچن می گردد و...
داستان درباره فردی به نام سایمون رابرتس (با بازی رابین ویلیامز) است که صاحب یک شرکت فعال در زمینۀ تبلیغات است. سایمون در عین باهوشی و نابغه بودن در این شغل، با رفتارهای غیرمعمول و غیرقابل پیشبینی بسیاری را عاصی کرده است و اگر رییس این کمپانی نبود، بدون شک اخراج میشد!
داستان سریال درباره مردی با نام Ray Donovan میباشد. او به نوعی یک آچار فرانسه میباشد.او یکی از افرادی است که مشکلات افراد ثروتمند را که آنها در ان دچار مشکل میشود حل میکند.کار ها و گند کاری های آنان را درست میکند به طوری که هیچ چیز معلوم نشود...
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …