تاجر معروف "لوگان استوارت" بین عشق خود به دو زن متفاوت در دهه 1850 و وفاداری به دوست قمارباز خود که پایش را فراتر از مرزها گذاشته گرفتار می شود و...
« پروفسور ریچارد وانلى » ( رابینسن ) ، مرد چهل ساله ى فرهیخته اى است. همسر و فرزندان « وانلى » براى تعطیلات به مسافرت رفته اند. او خیلى زود با « آلیس رید » ( بنت ) آشنا مىشود . اما در آپارتمان « آلیس » ناگهان دوست پولدار او ، « کلود مازار » ( لافت ) سر مىرسد و گمان مىبرد آن دو با هم رابطهاى دارند. دعوایى در مىگیرد و « وانلى » حین دفاع از خود ، « مازار » را مىکشد.
خدمه یک هواپیمای بمب افکن آمریکایی پس از حمله ژاپنی به "پرل هاربر" رسیده و به مانیلا فرستاده می شوند تا به دفاع از فیلیپین کمک کنند...
"بری کین" کارگر کارخانه هواپیما سازی پس از اینکه متهم به قتل بهترین دوستش می شود سرتاسر آمریکا را زیر پا می گذارد و فرار می کند...
« جوديت تراهرن » ( ديويس ) دختر ثروتمند و بىقيد و بند در مىيابد كه تومور مغزى دارد. او دلباختهى پزشك معالجش ، دكتر « فردريك استيل » ( برنت ) مىشود و آن دو ازدواج مىكنند.