« آليور » ( ديويس ) ، پسر بچهى يتيم پس از تحمل سختى زندگى در نوانخانهاى به لندن مىگريزد . او ابتدا به چنگ عدهاى نوجوان جيببر مىافتد كه در خدمت مردى به نام « فاگين » ( گينس ) هستند . تا اين كه مرد پولدارى ( استيونس ) از مخمصه نجاتش مىدهد ...
پس از مرگ پرستاری که اعلام کرد مرگ اخیر یک قتل بوده است ، یک بازرس معمایی اسکاتلندیارد برای تحقیق در این باره می آید.