سریال درباره یک متخصص عتیقه به نام "دنی مک نامارا" (مت بار) می باشد که برای به دام انداختن یک جنایتکار جهانی مجبور میشود با یک سارق آثار هنری به نام "لکسی وزیری" (سوفیا پرناس) همکاری کند ...
در سال 1863 گروهی از مسافران که در برف گرفتار شده اند یک نیروی شیطانی را احضار میکنند تا به آنها وسیله ای برای رفتن به خانه بدهد. زمانی که یکی از آنها میبیند همسرش در آستانه مرگ است، پیمانی با شیطان می بینند تا همسر و فرزند تازه متولد شده اش را نجات دهد و...
داستان درباره یک جنگل بان می باشد که متوجه میشود یک زیردریایی ماه هاست با یک محموله بی ثبات زیر آب گرفتار شده است و خدمه آن که وحشت زده شده اند به دنبالی راهی برای خروج هستند و...
فیلم درباره زنی متاهل و باایمان است که قصه دلباختگی او سبب میشود از دریچه تازهای به زندگی نگاه کند...
داستان سه همخونه و هم اتاقی؛ « ایدین - خون آشام » ، « جاش - گرگنما » ، و « سالی - روح » رو روایت میکنه که میخوان با مشکلات خود، و با نفرین و یا تقدیری که دچارشون شدن مبارزه کنن و یک انسان معمولی بشن. درهمین زمان؛ رئیس انجمن خون آشام ها شخصی به نام "مادر" که در دو سه قرن پیش حضور داشت، دوباره به شهر برمیگرده و میخواد کنترل شهر رو به دست بگیره. در همون قرون های پیش؛ دختر "مادر" که اسمش "سورن" هست علاقه شدیدی به "ایدین" داره که دوباره بعد از گذشت قرن ها این علاقه شعله ور میشه و یکی از شخصیت های اون قرن؛ که "سورن" با اون فرد به شوهرش؛ یعنی "ایدین" خیانت کرد کسی نیست به اسم "هنری" ... که این شخصیت دوباره به سریال برمیگرده. اوج داستان رو زمانی میشه دونست که سه شخصیت اصلی سریال، به عنوان راوی در بعضی از قسمت ها صحبت میکنن و میلشون به سمت خوبی و بدی رو بازگو میکنن. و همینطور برای مبارزه با اون میل درونیشون حاضرن همه کاری بکنن. و بیشتر اوقات مثل همه ی ما؛ میل بدی و اون غریزه پیروز از میدون بیرون میاد. که هیجان اصلی سریال به همینجا برمیگرده که نمیشه حدس زد چه اتفاقی قراره بیافته.