دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل اُرساند، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، کوپنهاگن دانمارک و اداره ی تجسس جرائم مالمو از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد ساگا نورن و از دانمارک مارتین راد روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...
زندگی "جوناس" به عنوان پدر دو کودک در حومه شهر به هم می ریزد. وقتی قربانی یک تصادف رانندگی او را به جای دوست پسرش"سباستین" اشتباه می گیرد، زندگیاش به کلی تغییر می کند...
با زیرنویس چسبیده
مدیر یک یتیم خانه در هند به دانمارک فرستاده می شود جائی که در آنجا او رازی خانوادگی را کشف می کند که باعث تغییر زندگی اش می شود...
دختر دانشجویی بنام «پگی مورگان» در دانشگاه با یک دانشجوی دانمارکی انتقالی عجیب و غریب بنام «ادوارد» آشنا می شود، و این دو با هم رابطه دوستی را آغاز می کنند...
چهار تبهکار خرده پا در کپنهاگن،رئیس خود را فریب می دهند،آنها چهار میلیون کرونی را که قرار بود به او تحویل دهند برای خود بر می دارند.آنها در حال فرار به بارسلونا مجبور می شوند هفته ها در یک کلبه مخروبه مخفی شوند.به آرامی،یکی پس از دیگری آنها متوجه می شوند که دوست دارند آنجا مانده و یک زندگی جدید را آغاز کنند...
با زیرنویس چسبیده
به منظور تامین هزینه های تحصیلات حقوق خود،"مارتین" به عنوان نگهبان شب در یک سردخانه مشغول بکار می شود.وقتی قربانیان یک قاتل سریالی به سردخانه منتقل می شوند،اتفاقات وحشتناکی به وقوع می پیوندد...