داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .
زمانی که یکی از شامپانزه چشمه جوانی را پیدا می کند، یک شیمیدان متوجه می شود که زندگی شخصی و حرفه ای خود زیر و رو شده است.
لوسی ریکاردو همسر حواس پرت ریکی ریکاردو، رهبر ارکستر کوبایی می باشد. ریکی تلاش می کند که در نیویورک صاحب نام شود و لوسی هم قصد کمک به او را دارد ولی در بیشتر اوقات باعث عصبانیت او می شود...
جد به همراه دوست دخترش لین در هتلی در نیویورک اقامت دارد.او در پنجره روبرویش با نل آشنا شده و به او علاقه مند می شود اما پس از مدت کوتاهی متوجه می شود او بسیار خطرناک است...