الیوت استابلر پس از ضرر ویرانگر ، برای مبارزه با جرایم سازمان یافته به اداره ی پلیس نیویورک سیتی بازگشت. با این حال اداره شهر و پلیس به طور چشمگیری در دهه ای که او از آن دور بوده، تغییر کرده است و او باید با سیستم عدالت کیفری سازگار شود ...
یک روانشناس بالینی شکاک به یک کشیش می پیوندد تا معجزات، تسخیر شیطان شدن و سایر موارد خارق العاده را مورد بررسی قرار دهند تا ببینند آیا توضیحی علمی وجود دارد یا اینکه واقعاً ماورایی در کار است …
مایلز گریسوم به هرکسی که بتواند به او ثابت کند زندگی پس از مرگ وجود دارد، پاداش میدهد. او به لس آنجلس میرود تا با 3 نفر که ادعا کرده اند میتوانند این کار را انجام دهند ملاقات کند، اما خبر ندارد که چه کابوس وحشتناکی در انتظارش است...
داستان سریال در مورد حواشی و روابط در یکی از بیمارستان های پر رفت و آمد و شلوغ شیکاگو می باشد که دکترهای توانمندش آن را سر پا نگه داشته اند و...
داستان در ارتباط با شبکه سازمان جاسوسی شوروی، "کا.گ.ب" است که در آن سالها در کشور آمریکا تارهای خود را تنیده بودند. البته این مورد دو طرفه بود و هر دو کشور فعالیت گُسترده جاسوسی را برای کسب اطلاعات از طرف مقابل انجام میدادند. یک مرد و یک زن توسط کمونیست ها انتخاب میشوند تا به ازدواج یکدیگر درآیند. آنها پیش از این هیچوقت همدیگر را ندیده اند و یا عشقی در بین خودشان حس نکرده اند اما بخاطر آرمان های شوروی باید ازدواج کرده و با نام و مشخصات جعلی گام به "ینگه دنیا"، "امریکا" بگذراند! حاصل زندگی آنها پس از سالها دو فرزند دختر و پسر است که به هیچ وجه از پیشینه والدینشان آگاهی ندارند. آنها در محیطی کاملا آمریکایی، با رویایی آمریکایی بزرگ شده اند. برنامه های آمریکایی را از تلویزیون دیده اند و به مدارس آمریکایی در فلب ایالات متحده، یعنی "واشنگتن" میروند. زندگی این جاسوسان تقریبا بصورت آرامی میگذرد تا آنکه ماموری از FBI به خانه ای در همسایگی این زوج جاسوس نقل مکان میکند و این چنین اوضاع هر روز بغرنج تر میشود. فعالیت های جاسوسی انها نیز با پیامی از سوی "کا.گ.ب" تشدید میشود. "رفقا به پا خیزید." (رفقا: اصطلاحی رایج در میان کمونیست هاست.)
روحی در جستجوی طنز، این شعار تبلیغاتی فیلم روحهای سرد است. پل جایمتی با خودش شروع می کند. او در این فیلم نقش یک بازیگر با نام خودش را ایفا می کند بازیگری که از نقشی که بازی کرده راضی نیست و دچار تشویش و نگرانی شده است واکنون احساس می کند روحش بیمار شده و...
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …
داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان Grace شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکا وارد میشوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام Meredith Grey است. عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد…