یک افسر سابق نیروی دریایی تحقیق میکند که چرا کل جوخه او در طول یک ماموریت مخفیانه در کمین قرار گرفته است
یک ستوان گروه ویژه، زمانی که وظیفه کار کردن با یک گروه آموزش دیده برای از بین بردن جرم و جنایت در لس آنجلس به او داده می شود، بر سر دو راهی بین انجام وظیفه و وفاداری به محله اش قرار می گیرد...
"اِما" در حالی که مشغول انجام خدمات اجتماعی اش در یک مزرعه نگهداری از اسب ها می باشد، به یکی از اسب های نمایشی که اجازه نمی دهد کسی سوارش شود علاقه مند می شود و...
با زیرنویس چسبیده
یک زوج عزادار به جزیره ای باهامایی نقل مکان میکنند، جائی که درگیر جنگ خطرناک میان شهردار آنجا و یک قاچاقچی انسان میشوند...
هنگامی که شرایط مرموزی یک خانواده را مجبور میکند عید شکرگذاری را بدون تلفنهای همراهشان سپری کنند عقل و رابطههایشان به بوتهی آزمایش گذاشته میشوند...
"والتر اوبراین" یک نابغه کامپیوتر با ضریب هوشی بالاست که توسط واحد امنیت ملی ایالات متحده به کارگرفته میشود تا به همراه اعضای گروه خود این سازمان را در مقابله با تهدیدات پیچیده و خطرناک موجود در دنیای مدرن یاری کند. اما هرچقدر که او و اعضای گروهش در حل مشکلات و تهدیدهای دشوار دنیای فناوری تبحر دارند، در برقراری ارتباط با محیط پیرامون و سایر افراد جامعه دچارمشکل می باشند...
داستان در رابطه با فردی به نام اولیویا پاپ است که زندگی خود را به محافظت از نخبگان اختصاص داده و در این کار کوتاهی نمی کند. اولیویا مدیر ارتباطات سابق رئیس جمهور در کاخ سفید بوده و با ترک آن ها به امید شروع فصل جدیدی از زندگی خودش هست و…
سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.
داستان از آنجا شروع میشود که یک خانواده قصد نقل مکان از کانزاس به منطقه ای ثروتمند نشین در بورلی هیلز دارند. موضوع اصلی این سریال اتفاق هایی است که برای «آنی» و «دیکسون»، بچه های این خانواده در دبیرستان میافتد...
«جرج ريوز» (افلک) بازيگر متوسطي بود که با مجموعه ي تلويزيوني «سوپرمن» به شدت مورد استقبال قرار گرفت و سرانجام ستاره شد. اما در شانزدهم ژوئن 1959، خبر مرگ «ريوز» که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، همه را تکان داد. پليس بلافاصله علت مرگ را خودکشي ذکر کرد، ولي مادرش (اسميت) قضيه ي خودکشي پسرش را باور نکرد...