با زیرنویس چسبیده
یک محکوم اصلاح شده با کمک یک کارآگاه عصبانی مخفیانه به دنبال به دام انداختن یک اوباش روانی هستند ...
داستان در مورد سه برادر است که در روز کریسمس قصد سرقت از بانک یک شهر کوچک را دارند، اما در بانک گیر میافتند و …
روزي چارلي لانگ (کيج)، پليس وظيفه شناس، در عوض انعام به «ايوون باياسي» (فاندا) که در يک کافه کار مي کند، قول مي دهد نيمي از برد خودش و همسرش (پرس) در بخت آزمايي را به او بدهد. فرداي آن روز، بليت «چارلي» برنده ي چهار ميليون دلار مي شود...
بانوی اول سابق آمریکا، یکی از ماموران سرویس مخفی را ، به عنوان رئیس محافظان خود انتخاب می کند، اما آن مرد نمی تواند او را تحمل کند و...
با دوبله فارسی
هنگامي که کوشش «مايکل» (کيج) براي يافتن کار در ايالت وايومينگ به جايي نمي رسد، تنها و بي پول به شهر کوچک «رد راک» مي رود. در آن جا گرداننده ي يک کافه (والش) او را با آدم کشي حرفه اي به نام «لايل» اشتباه مي گيرد و به او پنج هزار دلار براي کشتن همسرش (سوزان» (بويل) پيشنهاد مي کند...
وقتی که اندرو استرلینگ یک نویسنده موفق شهرنشین، خانه ای برای گذراندن وقت و تفریح خود در نیوانگلند میخرد پس از رفت و آدم های بسیار، پلیس او را با یک سارق اشتباه می گیرد.
«جک سينگر» (کيج)، کارآگاه خرده پاي نيويورکي، و نامزدش «بتسي» (پارکر) براي ازدواج و گذراندن ماه عسل به لاس وگاس مي روند. اما در آن جا قماربازي به نام «تامي کورمن» (کان) با ديدن «بتسي» که شبيه همسر مرحومش است، ترتيبي مي دهد تا در يک بازي پوکر از «جک» ببرد و «بتسي» را تصاحب کند...
"جانی کالینز" (Nicolas Cage) و "زندلی" با هم ازدواج می کنند و زندگی شاعرانه ای دارند تا اینکه یکی از دوست های جانی نقشه عشقی با زندلی می ریزد اما چیزی به نام عشق بین آن دو وجود ندارد و جز هوای شهوت چیز دیگری نیست و زمانی که جانی متوجه قضیه می شود، به تنها چیزی که فکر می کند انتقام و نفرت هست و...
دولت ایالات متحده می خواهد به هر کشوری که خواهان رهایی از شر مواد مخدر بدون استفاده از ارتش است کمک کند. اما کارتل های مواد مخدر با استخدام یک خلبان مزدور و ماهر و مجهز کردن او به یک هلیکوپتر سعی می کنند با این پیشنهاد مقابله کنند...
با زیرنویس چسبیده
جايي ميان کارولايناي شمالي و جنوبي. «سيلر ريپلي» (کيج) جلوي چشم هاي محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردي را که با چاقو به او حمله کرده، مي کشد و به زندان مي افتد. اما بيست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد مي شود «لولا» با اين که مادرش «ماري يتا» (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به ديدنش مي رود. عشاق از شهر مي روند و به سوي نيو اورليانز به راه مي افتند...