این فیلم مستند در مورد یکسری از بحث های تلویزیونی در سال 1968 بین دو روشنفکر بزرگ عمومی به نام های "گور ویدال" و "ویلیام اف بوکلی جونیور" می باشد.
داستان در مورد روزهای معمولی از زندگی مادر و دختری در یک شهر کوچک اطراف نیویورک است. ماجرای شاد بودنها و غمگین شدنها، نیازها و تلاشها، موفق شدنها و گاهی هم شکست خوردنها. مادر ۳۲ ساله است و دختری ۱۶ ساله دارد. کابوس او در زندگی این است که دخترش اشتباهات او را تکرار کند و تمامی توان خود را در جلوگیری از این موضوع می کند....
یک پیانسیت جوان سیاه پوست وارد زندگی یک خانواده ثروتمند سفید پوست از بالاترین طبقه های اجتماع می شود...